ایران گردی آرش جونی
الان چند سالیه که مامان در اوایل سال جدید اون سال رو نام گذااری میکنه . مثلا پارسال که به دنیا اومدی سال بچه بود و سال قبلش سال خونه بود که اواخر سال تونستیم خونه بخریم و اما امسال مامان امسال رو به نام سال تکنولوژی و سفر نام گذاری کرد. مامان بابا هر دو گوشی هاشون رو عوض کردن و بابا هم روز تولد مامان برام دوربین عکاسی که خیلی دوستش داشتم رو خرید . برای همینه که از یه جاایی کیفیت عکس ها خوب شده.
تا این جا بخش تکنولوژی قضیه خوب پیش رفت و فقط مونده بود بخش سفر که خدا رو شکر اولین سفرمون رو تو مهرماه رفتیم . البته ما بطور متوسط یک و ماه و نیم یه بار میریم شمال پیش بابابزرگ ها و مادر بزرگ ها ولی از نظر مامان اونا سفر به حساب نمیاد . این سفرمون یکم عجیب بود چون بابا جون دعوت شده بود به دو تا شهر و ما هم قرار شد باهاش بریم ولی مامان اصلا فکر نمیکرد دو تا سفر رو بشه با هم هماهنگ کرد که پشت هم انجام بشه ولی شد و بسی خوش گذشت
اولش رفتیم اصفهااان . از زیباایی اون جا هر چی بگم کمه . واقعاا خوش گذشت . خیلی خوشحاالم با اینکه سفرهامون هوایی بود ولی کالاسکه ت رو با خودمون بردیم چون بدون اون این سفر خیلی سخت میشد . جاهای جدید رو دوست داشتی و کلی شیطونی میکردی تا رو کالاسکه خوابت میبرد.
حدود سه روزی اصفهان بودیم و بعد راهی اهواز شدیم . هوای اون جا به شدت گرم و شرجی بود و فقط شب ها میشد رفت بیرون . سه روز هم اونجا بودیم و در کنار همکارهای بابا خیلی بهمون خوش گذشت ولی وقت خیلی کم بود برای ما ولی بابا جون قول داد که بازم بیارتمون .